آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان لحظه های سکوت گزیده ای از افکار و عقاید ما میخواستم زندگی کنم در را بستند... میخواستم ستایش کنم گفتند خطرناک است... میخواستم گریه کنم گفتند بهانست... میخواستم بخندم گفتند دیوانست... میخواستم عاشق شوم گفتند دروغست... به راستی سخن گفتم گفتند بیهودست... میخواستم... پس فریاد کشیدم:دنیا را نگه دارید!!! میخواهم پیاده شوم!!! نظرات شما عزیزان:
مگه دروغه؟؟؟
دوستای دیگه پیدا میشن به پای قبلیا نمیرسن!!!
خوب بود. ممنون
خواوش میکونم!!!
ما که خعلی وقته میگیم نگه دار پیاده میشیم
کیه که گوش کنه ؟نه پسر روانی تو بری ما چیکار کنیم؟؟؟ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, :: 23:44 :: نويسنده : فاطی
|